فرهنگ و هنر

درباره زندگی و آثار حجت‌الاسلام داود فیرحی

اداره کل پژوهش و بررسی‌های خبری کا 118در تلاش است تا در سلسله مطالبی یاد و اثر استادان و پژوهشگران ایران اسلامی را که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفتند، زنده کند. مطلب پیش رو، چکیده مطالبی است که درباره دکتر «داود فیرحی»  نگاشته شده است. مطلب مرتبط هر یک از عناوین پیوست شده است.

۱. متفکری نواندیش

از حجت‌الاسلام داود فیرحی به عنوان «متفکری نواندیش با دغدغه حق‌گرایی و اصلاح سیاسی» نام برده می‌شود. وی متولد ۱۳۴۳ در زنجان بود. او نخست قدم در راه تحصیلات حوزوی گذاشت و علوم دینی را تا پایان مقدمات در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ در مدرسه علمیه شهرستان زنجان فراگرفت و سپس از ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۰ دروس سطح و خارج فقه و اصول را در حوزه علمیه قم آموخت. دکتر فیرحی پس از اتمام تحصیلات از سال ۱۳۷۸ به عنوان هیات علمی در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و به درجه «استادی» رسید. دکتر فیرحی مقالات زیادی در مجلات و کنفرانس‌های علمی در زمینه اندیشه سیاسی اسلام ارائه کرد. همچنین کتاب‌هایی تالیف کرد که در زمینه اندیشه سیاسی و اسلام از بهترین‌ها محسوب می‌شوند.

از جمله کتاب‌های وی می‌توان به «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، دولت اسلامی و تولیدات فکر دینی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تاریخ تحول دولت در اسلام، روش‌شناسی و اندیشه سیاسی در اسلام، دین و دولت در عصر مدرن، فقه و سیاست در ایران معاصر، فقه سیاسی و فقه مشروطه، فقه و سیاست در ایران معاصر، تحول حکومت‌داری و فقه حکومت اسلامی، آستانه تجدّد: در شرح تنبیه الامه و تنزیه المله و فقه و حکمرانی حزبی» اشاره کرد.

۲. رویای دکتر فیرحی

دکتر «حسن سلامی» پژوهشگر و روزنامه‌نگار در یادداشتی با عنوان «رویایی که فیرحی داشت؛ تلفیق حق و آزادی» معتقد است دکتر فیرحی در حیات علمی و عملی خویش رویاهایی داشت که آشتی سُنّت و مدرنیته (نوگرایی)، فقه و جمهوریت، شورا و دموکراسی به ویژه تلفیق حق و آزادی، مهمترین آن‌ها به حساب می‌آیند.

از منظر مرحوم فیرحی «اصالت آزادی و حریت» امری عقلی و بنابراین پیشادینی است و نیازی به حدیث و تشریع شرع ندارد. طبق این اصل، مبنا در انسان «اصالت حریت» و در اشیاء و اموال «اصالت مِلکیت» است. وی باور داشت وظیفه تلفیق حق و آزادی برعهده جامعه مدنی و دولت (به معنای مجموعه قوا) است و در دولت‌های جدید تحولات مهمی رخ داده که مهمترین آن‌ها گسترش خارق‌العاده این نهاد و ورودش به حوزه رفاه، آموزش، اقتصاد، سلامت، صنعت و… است که بسیار فراتر از وظایف سنتی در دولت قدیم برای اجرای احکام شرعی است.

۳. استاد مُسَلم اندیشه سیاسی

دکتر «سیدرحیم ابوالحسنی» عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفت‌وگویی با عنوان «استادی که باعث اقبال به دروس تخصصی اسلامی در علوم سیاسی شد» خاطرنشان می‌کند: دکتر فیرحی نه تنها فقیه و فیلسوف بود بلکه یک فعال سیاسی به تمام معنا با مواضع سیاسی اصلاح‌طلبانه هم بود. معمولا در میان استادان دانشگاه به ویژه در رشته علوم سیاسی کمتر این اتفاق می‌افتد. در دانشکده حقوق و علوم سیاسی در رشته علوم سیاسی استادان فعال سیاسی انگشت‌شمار هستند. دکتر فیرحی در مسائل سیاسی بسیار فعال و در این زمینه اندیشه‌مدار و اخلاق‌مدار بود. ایشان با وجود فشار کار علمی و تلاش در این زمینه، فعالیت سیاسی هم انجام می‌داد و یک کنشگر سیاسی بود.

وی می‌گوید: من کتاب‌های دکتر فیرحی را خوانده‌ام. کتاب‌های ایشان با یک رویکرد خاص برای درس‌های توسعه سیاسی بسیار مناسب است. دکتر فیرحی از یک طرف یک فقیه و متخصص علوم حوزوی بود و درس خارج را بیش از ۱۰ سال خوانده بود و از طرفی دیگر به اندیشه‌های سیاسی به ویژه اندیشه‌های غربی آشنایی داشت و در این زمینه کار علمی انجام داده بود و پایان‌نامه خود را براساس دیدگاه‌های فوکو تالیف کرده بود. بنابراین این دو حوزه را به هم پیوند زدن بسیار نادر رخ می‌دهد که دکتر فیرحی در این حوزه کار علمی انجام می‌داد.

۴. سهم دکتر فیرحی در تولید ادبیات فقهی جدید

دکتر «منصور میراحمدی» عضو هیات علمی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی با عنوان «اندیشمندی با دغدغه سازگاری اصالت و معاصرت» با زنده نگه داشتن یاد و خاطره دکتر فیرحی می‌نویسد، دکتر فیرحی توانست نشان دهد که چگونه اندیشمندانی همچون میرزای نائینی در مواجهه معرفت‌شناسانه با تجدد، بر جایگاه بی‌بدیل فقه اسلامی به عنوان شاخه‌ای تنومند از سنت اسلامی تاکید داشتند و از این طریق اصالت آن را  در کانون توجه خود قرار دهند. اما این مهم را نه در غیاب معاصرت، بلکه در توجه به اقتضائات معاصرت اندیشی در نظر داشتند. دکتر فیرحی علاقه وافر خود را به تلاش این دسته از اندیشمندان ایرانی همواره ابراز می‌کرد و بخش قابل توجهی از عمر علمی خود را به معرفی تحلیلی این تلاش معطوف ساخته بود.

فیرحی اثر فقه و حکمرانی حزبی را با این هدف به نگارش درآورد که نشان دهد فقه معاصر از ظرفیت مفهومی مناسبی برای ارائه الگویی از نظام سیاسی دموکراتیک بر پایه تحزب برخوردار است. این کتاب افزون بر تحلیل ادبیات فقهی معاصر، نشان‌دهنده تلاش ارزنده وی در بازخوانی این ادبیات به منظور فراهم کردن دستگاه مفهومی تحزب در این ادبیات گرانسنگ فقهی است. در این کتاب به همین دلیل می‌توان سهم ارزشمند وی را در تولید ادبیات فقهی جدید در مسیر سازگاری اصالت و معاصرت مشاهده کرد.

سرانجام این استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه تهران پس از ابتلا به ویروس کرونا در ۲۱ آبان ۱۳۹۹ چشم از جهان فروبست تا خسارتی به واقع بزرگ به عرصه علمی کشور وارد شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا