دلنوشته های شهید رضا دوستدار برای مادر و پدر
کا 118/قم شهید دوستدار در وصیتنامهاش نوشت: مادر مهربانم پدر بزرگوارم، برادران و خواهرانم آیا میدانید هدف از خلقت ما چه بوده است؟ میدانید زندگی این دنیا ابدی نیست؟ و بالاخره میدانید که همه رفتنی هستیم پس چرا وقت را تلف میکنیم؟ چرا با توجه به جنایات فجیعی که آمریکا و عمالش انجام میدهند ساکت نشستهایم؟ عزیزان من مگویید بچههای من با دیگران فرق دارند.
شهید کسانی هستند که با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود، محیط را برای دیگران مساعد میکند به همین خاطر شهید و شهادت در اسلام جایگاه ویژه ای دارد به طوری که خداوند در آیه ۱۷۰- ۱۶۹ سوره آل عمران می فرماید:
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون، فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون باللذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
نپندارید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردگانند، بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خداوند متنعم خواهند بود، آنان به فضل و رحمتی که خداوند نصیب آنها گردانیده شادمان هستند و بشارت و مژده میدهند به کسانی که هنوز به آنان نپیوستهاند و بعداً در پی آنها برای آخرت خواهند شتافت که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورند.
و امام علی (ع) در وصف جایگاه شهدا می فرماید: خدا شهدا را در قیامت با جلال، عظمت و نورانیتی وارد میکند که اگر انبیا از مقابل اینها بگذرند و سوار باشند به احترام اینها پیاده میشوند.
رضا دوستدار پنجم فروردین ۱۳۳۹ در قم دیده به جهان گشود.
با شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از کشور به خدمت سربازی رفت و با ایثار و از خودگذشتگی به دفاع از خاک کشور پرداخت. سرانجام در منطقه مهاباد کردستان در در گیری مسلحانه با ضد انقلاب اسیر شد و سه روز بعد در ۱۶ دی ماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیخان آرام گرفت.
برشی از وصیتنامه شهید رضا دوستدار
اکنون که عازم مأموریت هستم وصیتنامه مزبور را در حال خلوت با پروردگار باری تعالی مینویسم و امید است که با اجرای آن روحم را شاد نمایید.
مادر گرامی، پدر بزرگوار بر شما بشارت باد که خداوند این سعادت را نصیب شما کرد که فرزندت شهید شد البته اگر خدا قبول در راه تحقق آرمانش کند. دعا کنید که خداوند فنا شدن این جسم بیارزش را مورد قبول قرار دهد.
مادر مهربانم پدر بزرگوارم، برادران و خواهرانم آیا میدانید هدف از خلقت ما چه بوده است؟ میدانید زندگی این دنیا ابدی نیست؟ و بالاخره میدانید که همه رفتنی هستیم پس چرا وقت را تلف میکنیم؟ چرا با توجه به جنایات فجیعی که آمریکا و عمالش انجام میدهند ساکت نشستهایم؟ عزیزان من مگویید بچههای من با دیگران فرق دارند.
انتظارم از پدر، مادر، برادران و خواهرانم این است که:
۱) در مرگ من ماتم نگیرید و در نظر داشته باشید برادرانی را که در جبههها و در مکانهای دیگر شهید شدند از این آبوخاک هستند.
۲) همیشه به یاد مستمندان باشید و برنامه زندگی خود را طوری تنظیم کنید که به جای نشست و برخاست با افراد منافق و فرصتطلب با کسانی معاشرت کنید که با عمل خود انقلاب را یاری میدهند.
۳) همیشه گوش به فرمان امام خمینی باشید و از این نعمت گرانبهایی که خدا نصیب ما کرده است حداکثر استفاده را بنمایید.
۴) اگر از جسم و قالب ظاهری روحم چیزی به عنوان جنازه باقی بود به هر شکل و صورتی که هست در شیخان دفن کنید.
امیدوارم که به خواستههای من عمل کنید و دیگر از شما میخواهم در چهلم و سالم مجلس جشن بگیرید و سخنرانی در باره نقش شهدا در کردستان که هم از مرز یعنی مقابل و هم از داخل یعنی پشت سر به آنها حمله میشود و این سربازان و پاسداران شجاع با تمام نیرویشان در راه تحقق بخشیدن اسلام به رهبری امام امت خمینی کبیر با جان بازی با این مزدوران مبارزه کردند و تسلیم نشدند.
وصیت مرا فراموش نکنید من نزد معشوقم الله هستم امیدوارم شما که عاشقان راه او هستید با شهادت به عشق خود که ربالعالمین است برسید.
انتهای پیام