فرهنگ و هنر

سیاهی لشکر به چه قیمتی؟

در همین چند ماهی که همایش‌ها و نشست‌های حضوری برقرار شده، دوباره شاهد همان آش و کاسه هستیم. یعنی از تاخیرهای همیشگی و سخنرانی‌های تکراری در این برنامه‌ها بگیرید تا صندلی‌های خالی و دادن صفاتی پرطمطراق به عنوان همایش‌های ملی و بین المللی، به جز معدود همایش‌ها و کنگره هایی که تخصصی هستند و گاهی هم نشست‌هایی که با حضور کارشناسان و مسئولان دلسوز در گوشه و کنار کشور برگزار می‌شود.

شاید به برپایی انواع و اقسام کنگره‌ها و بزرگداشت‌ها عادت کرده باشیم ولی گاهی شاهد مسائلی در همایش‌ها هستیم که با فلسفه برگزاری آن مغایرت دارد. مثلا یک برنامه فرهنگی به اسم همایش برگزار می‌کنند تا عده‌ای را به موضوعی تشویق کنند یا پرده از اهمیت موضوعی بردارند ولی به قدری بریز و بپاش صورت می‌گیرد که اصل موضوع به حاشیه می‌رود و حاشیه‌ها را در رسانه‌ها و فضای مجازی می‌بینیم. در این میان فقط به یکی از آسیب‌های این برنامه‌ها اشاره می‌کنم که اهمیت آن از این جهت است که در یک مراسم فرهنگی و حتی قرآنی چنین مشکلی وجود دارد در حالی که فلسفه چنین برنامه‌هایی ترویج آموزه‌های اخلاقی و معارف دینی است ولی گاهی هدف را فراموش می‌کنیم یا می‌گوییم هدف، وسیله را توجیه می‌کند. 

هفته پیش که به عنوان خبرنگار به اختتامیه یک همایش قرآنی دعوت شده بودم، با حضور مشتاقانه و گرم کودکان و نوجوانان و خانواده‌های آنان روبرو شدم و برنامه‌های متنوع و نقل خاطرات برخی مسئولان و پیشکسوتان هم بر صفای مجلس افزود اما در همان ابتدای مراسم که با اجرای خوب یکی از مجریان معروف صورت گرفت، اعلام شد که اگر حاضران در مراسم، عدد یک را به شماره ای که اعلام شده، پیامک کنند و تا پایان مراسم حضور داشته باشند، به قید قرعه مبلغ یک میلیون تومان داده می‌شود. البته تاکید کرد که اگر چند پیامک هم بدهند، فقط یک پیامک محسوب می‌شود.

اگرچه حمایت مالی این مراسم از طرف یک نیکوکار صورت می گرفت و هیچ سازمان و نهاد دولتی در آن نقشی نداشت ولی این سوال در ذهنم می چرخید که چرا برای حضور خشک و خالی من یا هر یک از حاضران چنین مبلغی باید پرداخت شود. به قول معروف مگر این افراد چه تخم دو زرده ای داده اند که قرار است به ۳۰ نفر چنین مبلغی به اسم هدیه داده شود. من که تا پایان جلسه حضور نداشتم ولی یکی از حاضران برایم تعریف کرد که با توجه به حضور چشمگیر میهمانان، تعداد قرعه کشی به ۶۰ نفر افزایش یافت. یعنی فقط بابت حضور میهمانان مبلغ ۶۰ میلیون تومان اختصاص یافت. 

سری هم به یک همایش دولتی بزنیم؛ مراسمی که ماه گذشته به مناسبت بزرگداشت مقام برخی از شخصیت‌های فرهنگی در یکی از نهادهای دولتی برگزار شد و سالن بزرگ این سازمان، نشان از شلوغی و حضور میهمانان و کارکنان آن سازمان می داد. آنجا هم خبرنگار بودم که مجری اعلام کرد برگه‌ای که خاطره یکی از شهیدان در آن نوشته شده به هر یک از شرکت کنندگان داده می شود و بر روی آن شماره ای نوشته شده است. البته در این برنامه صحبتی از حضور اجباری تا پایان مراسم نبود و اعلام کردند قرعه کشی بعداً انجام خواهد شد و به نفرات موردنظر هدیه‌ای داده خواهد شد. 

گذشت و گذشت تا دو هفته پس از مراسم که در یک تماس تلفنی اعلام شد که برای بنده نیز یک کارت هدیه به مبلغ صد هزار تومان درنظر گرفته شده است. وقتی پرسیدم که آیا اقبال من در قرعه کشی باعث اختصاص این کارت شده، مشخص شد که این هدیه به تمامی حاضران مجلس، داده می شود. با کمال احترام درخواست کردم که این هدیه را به مسئول مربوطه برگردانند و بگویند که من سیاهی لشکر نیستم که به خاطر یک هدیه در چنین مراسمی حاضر شوم. بعدا مشخص شد که درحدود ۳۰۰ کارت هدیه برای دعوت شدگان حاضر در جلسه درنظر گرفته بودند. یعنی فقط ۳۰ میلیون تومان برای تشویق حاضران اختصاص دادند که اگرچه در میان هزینه های ده ها میلیونی این برنامه ها تقریبا گم است ولی تصور کنید اگر قرار باشد هر مسئولی چنین تدبیری را برای جلسات مهم فرهنگی و اجتماعی سالیانه سازمان خود درنظر بگیرد، آنگاه رقمی سر به فلک کشیده خواهد شد.

با یکی از دست اندرکاران این مراسم صحبت کردم که او نیز چنین روندی را اشتباه می دانست ولی از طرف دیگر هدیه دادن به حاضران را سنتی می دانست که از گذشته وجود داشته و گاهی در قالب بسته‌های فرهنگی، لوازم التحریر و حتی کمک هزینه مشهد به شرکت کنندگان این جلسات داده می‌شد. این مقام مسئول که معتقد بود پرداخت چنین هزینه‌هایی آنقدر نیست که به جایی بربخورد، این روند از هدیه دادن را به آمار و گزارش‌های مسئولان ارتباط داد و گفت که بسیاری از افراد برای حضور در چنین برنامه هایی، شرطی شده اند. یعنی منتظر هدیه هستند و آن را یک مساله طبیعی می دانند. 

در پایان به دو نکته اشاره می‌کنم؛ شاید تلنگری به مسئولان و برگزارکنندگان اینگونه برنامه ها باشد. نکته اول این که در گذشته اگر قرار بود در مراسمی به کسی هدیه ای بدهند، با طرح سوال از شرکت کنندگان می خواستند تا پاسخ صحیح را بدهند یا بنویسند و به مسئول جلسه بدهند تا در پایان به یک یا چند نفر هدیه ای داده شود؛ آن هم نه کارت هدیه بلکه یک کتاب یا اثر هنری تا به عنوان یادگاری در خاطره ها بماند اما در سال های اخیر بدون هیچ دلیل و فقط به بهانه حضور در فلان برنامه، هدیه می دهند که جایزه آن نیز در طرفة العینی خرج می شود و هیچ خاطره ای از آن در یادها نمی ماند. 

نکته دوم این که وقتی خرج از کیسه مهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود. اگر قرار بود، برپاکنندگان اینگونه جلسات، چنین ریخت و پاش هایی را از جیب خود و نه از بیت المال، پرداخت کنند، آیا حاضر بودند چنین مبالغی را هزینه کنند؟ صرف حضور در یک برنامه که در سال های اخیر برخی افراد را هم شرطی کرده،‌ ارزش محسوب نمی شود، مگر این که به دنبال سیاهی لشکر و پر کردن صندلی های خالی سالن باشیم و گزارشی مفصل هم از حضور گرم میهمانان و استقبال آنان ارائه دهیم. همین آسیب باعث شده تا  برخی افراد از حضور در چنین مراسمی خودداری کنند تا مباد دیگران بگویند که فلانی برای کارت هدیه در جلسه شرکت کرده است. 

در این زمینه به سخنی از رهبر معظم انقلاب اشاره می‌کنم که در سال ۸۳ تذکر دادند. ایشان درباره بدآموزی یکی از مسابقه‌های تلفنی در تلویزیون فرمود: شخصی تماس می ‌گیرد و به‏ خاطر هیچی، به او جایزه می‌‏دهند! یک روز من دیدم در یک برنامه تلویزیونی پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند؛ برای اینکه به چند سوال جواب داد! این سرگرمیِ خیلی جالبی نیست. پنج میلیون تومان، تقریباً حقوق دو سه سال یک کارمند متوسط است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا