سبک زندگی

رازهایمان را به چه کسی بگوییم؟

کا 118- ممکن است در طول سفر، با مسافر دیگری دوست شوید و سفره دلتان را پپشش باز کنید و رازهایتان را به او بگویید. بعد از سفر هم از دوست چندساعته خود خداحافظی می‌کنید. بعد از این خداحافظی، شما به ۲ فرد غریبه تبدیل می‌شوید، بنابراین احتمال اینکه هرکدامتان از آنچه می‌دانید سوءاستفاده کنید، زیاد نیست. نتیجه این کار، سبک‌شدن به‌خاطر حرف‌هایی است که به دیگری گفته‌اید.

در سال‌های اخیر، این روابط کوتاه‌مدت کمتر شده‌اند و حتی همان هم‌سفر هم ممکن است بعدا به دوست آنلاین شما در اینستاگرام تبدیل شود. ارتباطات بلندمدت مزیت‌های بسیاری دارد، اما احتمال سوءاستفاده از رازها یا به‌اشتراک‌گذاشتن آنها با دیگران را افزایش می‌دهد.

افرادی که برای رازداری انتخاب می‌کنید باید قابل‌اعتماد باشند، شما را بپذیرند، دوست داشته باشند رازهایتان را بشنوند. اولین کسانی که می‌توانند شنونده رازهای شما باشند دوستان نزدیک، اعضای خانواده و همسر شما هستند. شما می‌توانید برای گفتن اطلاعات مهم و خصوصی به این افراد اعتماد کنید.

روش انتخاب فرد مناسب

فهرستی از افرادی درست کنید که به آنها اعتماد دارید و احساس می‌کنید می‌توانید رازهایتان را با آنها در میان بگذارید. اگر تعداد افراد این فهرست زیاد است، به شما تبریک می‌گوییم! شما ارتباطات نزدیک زیادی دارید که بسیار ارزشمند است، اما نیازی نیست رازهایتان را به همه آنها بگویید. مشخص کنید که اعضای این فهرست را بر اساس چه معیارهایی انتخاب کرده‌اید، سپس معیارهای جدیدی را به آنها اضافه کنید و تا می‌توانید تعداد افراد را محدود کنید. این‌طوری تصمیم‌ گیری برایتان ساده‌تر خواهد شد.

هنگام نوشتن فهرست، به عقاید و تمایلات و ویژگی‌های شخصیتی افراد هم توجه کنید؛ آنها باید ظرفیت لازم برای شنیدن رازهای شما را داشته باشند.

فرد رازدار باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

در سال ۲۰۱۸ تحقیقی انجام شد درباره اینکه انسان‌ها برای درمیان‌گذاشتن رازهایشان به چه کسانی اعتماد می‌کنند. بر اساس این تحقیق، مهربانی و طرز فکر مشابه و قاطعیت ۳ ویژگی مهم افراد قابل‌اعتماد هستند. محققان به این نتیجه رسیدند که مهربانی و قاطعیت باعث می‌شوند گوینده به شنونده اعتماد کند و رازهایش را با او در میان بگذارد. سپس اشتیاق و پذیرش (طرز فکر مشابه) است که گوینده را ترغیب می‌کند رازهای دیگری را هم به فرد مورداعتمادش بگوید.

البته این ویژگی‌ها معیارهای دقیقی برای سنجش میزان رازداربودن افراد نیستند و صرفا بر اساس تحقیقات و نظرسنجی از افراد به دست آمده‌اند. شاید کسی که شما برای گفتن رازتان انتخاب می‌کنید طرز فکر مشابه شما نداشته باشد، اما بتواند باورها و رازهای شما را بشنود و سپس راه درست را به شما نشان بدهد و در تصمیم‌گیری کمکتان کند. چنین فردی اجازه نمی‌دهد قضاوت‌ها و نظر شخصی‌اش روی راهکاری که به شما ارائه می‌دهد یا ارتباطش با شما تأثیر بگذارد.

در ادامه ویژگی‌هایی را بررسی می‌کنیم که معمولا باعث جلب اعتماد افراد می‌شوند.

۱. مهربانی و شفقت

افراد شایسته اعتماد کردن انسان‌هایی دلسوز هستند که می‌توانند با دیگران همدلی کنند و بدون قضاوت‌کردن دیگران، به رازهایشان گوش بدهند. چنین افرادی به حرف‌های شما گوش می‌دهند و درکتان می‌کنند. چنین فردی بدون اینکه خودش درگیر غم‌ها و مشکلات شما شود، در کنارتان قرار می‌گیرد و سعی می‌کند هرآنچه از دستش برمی‌آید برای بهترشدن حالتان انجام بدهد.

افراد مهربان همان کسانی هستند که می‌توانید بدون ترس از قضاوت شدن یا شنیدن نصیحت‌های کلیشه‌ای، با آنها درددل کنید.

یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که مهربانی به‌تنهایی کافی نیست. شاید فردی مهربان باشد، با آغوشی باز شما را بپذیرد و به حرف‌هایتان گوش بدهد، اما آن‌قدر به شما تعهد نداشته باشد که رازتان را پیش خودش نگه دارد و به دیگران چیزی نگوید. بنابراین لازم است معیارهای مختلفی برای انتخاب دوست رازدار داشته باشید تا بعدا دچار مشکل نشوید.

۲. قاطعیت

بیایید با ذکر یک مثال توضیح بدهیم که چرا افراد قاطع قابل‌اعتماد هستند. تصور کنید فردی با نیرنگ از دیگری سوءاستفاده کرده و بخشی از دارایی‌هایش را به ناحق از او گرفته است. فرد خطاکار اکنون عذاب وجدان دارد و نمی‌داند چطور می‌تواند کارش را جبران کند. اگر فردی را برای نگهداری رازهایش انتخاب کند که فقط مهربان است،‌ احتمالا چنین پاسخ‌هایی می‌شنود: «اشکالی نداره. سعی کن از این به‌بعد درستکار باشی» یا «من درکت می‌کنم. سعی کن دیگه به اشتباهت فکر نکنی».

این پاسخ‌ها چاره وجدان ناآرام فرد خطاکار و جبران‌کننده زیان مالی فرد قربانی نیست. در عوض اگر فرد گناهکار رازش را با انسانی مهربان و قاطع در میان بگذارد، بدون شک یک پاسخ می‌شنود: «چیزهایی رو که به ناحق گرفتی به صاحبش پس بده!» این جمله شفاف، تکلیف فرد خطاکار را مشخص می‌کند و او متوجه می‌شود برای بهترشدن حالش باید خسارت را جبران کند.

افراد قاطع کاری که باید را انجام می‌دهند و به شما هم انگیزه می‌دهند که کار درست را انجام بدهید.

۳. طرز فکر مشابه

هیچ‌کس دوست ندارد وقتی رازی را به کسی می‌گوید، سرزنش شود. بنابراین لازم است شخصی را برای شنیدن رازهایتان انتخاب کنید که بتواند حرف‌هایتان را بپذیرد و بدون قضاوت و سرزنش، راهنمایی‌تان کند. گاهی اوقات بعضی از اتفاقات صرفا به این دلیل به راز تبدیل می‌شوند که برخلاف هنجارها و قوانین جامعه هستند. اگر چنین رازهایی را با کسی در میان بگذارید که معتقد است هیچ‌کس حق هنجارشکنی ندارد و هنجارشکن‌ها باید مجازات شوند، به مشکل برمی‌خورید.

همان‌طور که پیش از این گفتیم، ممکن است فردی طرز فکر مشابه شما نداشته باشد، اما بتواند به صحبت‌های شما گوش بدهد. مثلا در روانشناسی، درمانگر عقاید و باورهای خودش را دارد، اما هنگام صحبت با مراجع بر اساس استدلال و دانش به او راهکار می‌دهد و درگیر قضاوت دیگران نمی‌شود. شباهت طرز فکر زمانی لازم است که کسی بخواهد با توجه به دیدگاه شخصی‌اش رازهای شما را بشنود.

۴. برون‌گرایی

منظور ما از فرد برون‌گرا کسی نیست که دوست دارد همه زمانش را در مهمانی و دورهمی‌ها بگذارند و از احساس تنهایی فراری است. وقتی کسی برون‌گرا باشد، می‌تواند به‌خوبی با شما ارتباط برقرار کند، شنونده خوبی است و آمادگی پذیرش دوستی نزدیک با شما را دارد. در نتیجه برقراری ارتباط و اعتماد به او ساده‌تر می‌شود و شما می‌توانید رازهایتان را با او در میان بگذارید.

گاهی هم ممکن است که فرد درون‌گرا باشد، اما اعتماد شما را جلب کند و احساس کنید که می‌توانید رازهایتان را با او در میان بگذارید. در این صورت، برون‌گرایی یا درونگرایی او اهمیتی ندارد و می‌توانید رازهایتان را با او در میان بگذارید. برونگرایی صرفا به‌دلیل ایجاد سهولت برقراری ارتباط یکی از ویژگی‌های افراد رازدار محسوب می‌شود.

چه رازهایی را می‌توانیم با دیگران در میان بگذاریم؟

این مسئله برای هر فرد متفاوت است. بعضی از افراد ترجیح می‌دهند موقعیت‌های شخصی زندگی‌شان را پنهان نگه دارند و درباره آنها با کسی صحبت نکنند و گروهی دیگر ترجیح می‌دهند مهم‌ترین رازهایشان را با شخصی قابل‌اعتماد در میان بگذارند. به یاد داشته باشید که نیازی نیست در یک جلسه تمام رازهای نگفته زندگی‌تان را به دیگری بگویید. ابتدا از رازها و ماجراهای ساده شروع کنید و کم‌کم سراغ گفتن رازی بروید که گفتنش برایتان دشوار است.

بر اساس تحقیقی در سال ۲۰۱۸، افراد مختلف چنین موضوعاتی را با افراد مورداعتمادشان در میان گذاشته بودند:

خیانت؛

تمایلات و گرایش‌های جنسی؛

تجربه سقط جنین؛

قربانی تعارضات شدن؛

درگیری و آزارهای فیزیکی؛

اختلالات و بیماری‌های روانی؛

بیماری‌های مقاربتی؛

فریب‌ها و شکست‌ در زندگی؛

ازدست‌دادن دارایی‌ها؛

اعتیاد؛

اعتقادات مذهبی؛

جرایم نظامی عمدی و غیرعمدی.

وقتی می‌خواهید رازی را با کسی در میان بگذارید، مطمئن شوید دانستن اطلاعاتی که در اختیارش قرار می‌دهید مشکلی برای او ایجاد نمی‌کند.

نیاز ما به صحبت با دیگران به این معنی نیست که باید تمام رازها و اتفاقات زندگی‌مان را برای دیگری تعریف کنیم. یکی از مهم‌ترین نکاتی که هنگام گفتن رازها باید در نظر بگیرید این است که مشخص کنید مرز آنچه می‌توانید با دیگران به اشتراک بگذارید و آنچه نباید بگویید کجاست. افرادی که این مهارت را دارند، هم می‌توانند رازهایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و ذهنشان را آرام کنند و هم اطلاعات محرمانه‌شان را فاش نکنند تا از آنها سوءاستفاده نشود.

کلام آخر

گاهی اوقات اتفاقاتی که در طول زندگی رخ می‌دهند منجر به نشخوار ذهنی می‌شوند و آرام و قرار را از فرد می‌گیرند. در چنین موقعیت‌هایی، صحبت با فردی قابل‌اعتماد و گفتن رازها به او، تا حد زیادی کمک‌کننده است. چنین فردی از بیرون به زندگی و مسائل شما نگاه می‌کند و احتمالا راهکارهایی را ارائه می‌دهد که به ذهن خودتان نرسیده است. با گفتن رازها، هم می‌توانید انرژی ذهنی‌تان را حفظ کنید و ذهن آرام داشته باشید و هم راهکارهای احتمالی حل مشکلات‌تان را پیدا کنید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا