فرهنگ و هنر

دلیل ماندگاری شعر ابتهاج

کا 118/قزوین یک شاعر قزوینی گفت: اشعار هوشنگ ابتهاج آیینه زمانه، دردها، رنج‌ها و شادی‌های مردم روزگارش است و به این دلیل ماندگار است که در بین مردم به کار برده می‌شود و حتی گاهی از اشعار سایه به عنوان ضرب‌المثل در زبان عامه مردم استفاده می‌شود و در عین حال طراوات و تازگی خاصی دارد.

محمدعلی حضرتی در گفت‌وگو با کا 118 اظهار کرد: هوشنگ ابتهاج سال‌ها در پیوند با دوستان توده‌ای بود، ذهنیتی در بین مردم وجود دارد که توده‌ای‌ها را معادل مارکسیست و گاه آتئیست و ضدمذهب تلقی می‌کنند؛ اما ابتهاج این اتهام را نمی‌پذیرفت و بیان می‌کرد هیچ‌گاه عضو حزب توده نبودم بلکه دوستان توده‌ای داشتم.

وی افزود: ابتهاج ریشه‌ای عمیق در شعر وادبیات فارسی داشت و همواره نگاه او به جهان نگاهی توحیدی بود و این نوع نگرش را برای تمامی شعرهایش چه اشعار دوران جوانی و چه اشعار دوران پختگی به کار برده است.

این شاعر قزوینی بیان کرد: ابتهاج شعری در سال ۱۳۵۵ یعنی ۲ سال پیش از پیروزی انقلاب سروده است که این شعر مناجاتی خطاب به خداوند است و می‌گوید:

خداوندا دلی دریا به من ده/ در او عشقی نهنگ آسا به من ده
حریفان را بس آمد قطره‌ای چند/ بگردان جام و آن دریا به من ده.

وی گفت: هوشنگ ابتهاج نگاه توحیدی سرشار از توجه به خداوند و بی‌اعتنا به دنیا داشت، او در یکی از شعرهایش بیان کرده: «نامدگان و رفتگان، از دو کرانهٔ زمان/ سوی تو می‌دوند، هان! ای تو همیشه در میان» این شعر سایه تحت تأثیر مولانا است و جاودانگی خدا و فنای همه موجودات به خوبی در این غزل بیان شده و دارای نگاه برجسته و متفاوتی است.

زبان نئوکلاسیک ابتهاج

حضرتی خاطرنشان کرد: سبک شعر هوشنگ ابتهاج نئوکلاسیک است. از سویی سنت‌زده نیست و از دیگرسو همگام با ریسک‌ها و لغزش‌های نوآوران در فرم و زبان و درون‌مایه هنجارشکنی نمی‌کند.

وی اضافه کرد: ابتهاج محافظه‌کارانه نسبت به نوآوری‌های قالب‌شکنانه و زبان‌پریشانه مقاومت می‌کرد و در میانه قرار داشت. شیوه شعرهای هوشنگ ابتهاج در فرم دهه ۳۰ و ۴۰ افزون بر قالب شعر نیمایی و چهارپاره، قالب‌های کلاسیک از جمله مثنوی، غزل، رباعی و دوبیتی است.

این شاعر قزوینی با اشاره به اینکه ابتهاج از زبان نئوکلاسیک برخوردار بود، عنوان کرد: سایه زبان معتدلی داشت به این معنا که زبان او نه زبانی کهنه و کلاسیک بود و نه زبانی امروزی، هوشنگ ابتهاج با استفاده از نوآوری به مبانی زبان شعر کلاسیک نیز پایبند و متعهد بود.

حضرتی در پاسخ به این سؤال که آیا سایه جریان ساز بود؟ گفت: معمولاً شاعران جریان‌ساز، اصیل و ماندگار نیستند زیرا با جریان‌سازی موج ایجاد می‌کنند، عده‌ای را به دنبال خود می‌کشند و سپس محو می‌شوند اما ابتهاج از شاعرانی است که بدون ایجاد موج، اشعار ماندگاری دارد.

وی خاطرنشان کرد: اشعار ابتهاج به این دلیل ماندگار است که در بین مردم به کار برده می‌شود و حتی گاهی از اشعار سایه به عنوان ضرب‌المثل در زبان عامه مردم استفاده می‌شود و در عین حال طراوات و تازگی خاصی دارد.

این شاعر تأکید کرد: میزان نفوذ اجتماعی یک شاعر به میزان قرار گرفتن او کنار مردم بستگی دارد و نه جریان‌سازی‌هایش؛ شعر هوشنگ ایرانی و جریان شعر خروس جنگی، شعرهای یدالله رؤیایی، احمدرضا احمدی و هوشنگ چالنگی هیچگاه به اندازه شعرهای ابتهاج  از نعمت همراهی مردم برخوردار نبوده‌اند زیرا این اشعار درخشیدن محدود داشتند اما پس از مدتی خاموش شدند.

وی ادامه داد: اشعار هوشنگ ابتهاج آینه زمانه، دردها، رنج‌ها و شادی‌های مردم روزگار اوست و این موضوع دلیل ماندگاری و همراهی مردم با اشعار ابتهاج است.

حضرتی عنوان کرد: بسیاری از افراد درباره شعر سایه کتاب نوشته‌اند و یکی از اولین کتاب‌های مستقل، کتاب «آینه در آینه» به مقدمه و انتخاب محمدرضا شفیعی‌کدکنی است. افراد دیگری همچون کامیار عابدی و رؤیا ربیعی‌زاده نیز درباره شعر سایه کتاب نوشته‌اند.

ابتهاج از حافظ و مولانا تأثیرپذیری داشت

وی یادآور شد: هوشنگ ابتهاج از شاعران کلاسیک به ویژه حافظ و مولانا تأثیر گرفت البته دوستی ابتهاج با شهریار و ریسک‌های زبانی شهریار در به‌کاربردن زبان عامه مردم به او این جسارت را داد که محتاطانه از زبان مردم کوچه‌بازار هم استفاده کند.

حضرتی تصریح کرد: ابتهاج با اشعار حافظ انس بسیار داشت و تصحیحی از دیوان حافظ فراهم کرده است و در عین اینکه از شیوه‌های روش‌مند ادبی تصحیح متون بی‌بهره نیست ذوقی حافظانه دارد و جزو کارهای ماندگار او به شمار می‌آید.

وی بیان کرد: همچنین ابتهاج از مولانا نیز تأثیرپذیری بسیار داشت و در برخی اشعار زبانش بسیار به مولانا نزدیک شده است؛ مواردی همچون (نامدگان و رفتگان، از دو کرانهٔ زمان…) و (آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا، مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا)، (باز شوق یوسفم دامن گرفت/پیر ما را بوی پیراهن گرفت/ ای برادرها خبر چون می‌برید؟ این‌سفر آن گرگ یوسف را درید) نمونه شعرهایی‌ست که ابتهاج به تأثیر از مولانا سروده است.

این شاعر قزوینی با بیان اینکه ابتهاج ساقی‌نامه‌های جالبی دارد، عنوان کرد: همچنین این شاعر در حوزه شاعران معاصر تحت تأثیر نیما و اخوان بود و دوستی، هم‌سخنی و هم‌نفسی با شفیعی‌کدکنی در زبان شسته‌رفته‌اش بی‌تأثیر نیست.

وی گفت: یکی دیگر از دلایل نفوذ اجتماعی شعر ابتهاج مسئولیتی است که او در واحد موسیقی رادیو داشت و این مورد زمینه‌ای را برای شکل‌گیری گروه‌های «چاوش» و «عارف» فراهم کرده بود.

خدمت ارزشمند «سایه» به زبان فارسی

حضرتی در ادامه گفت: یکی دیگر از ویژگی‌های ابتهاج تصنیف‌سازی بود و در این حوره آثار ماندگاری ایجاد کرد و از این جهت به شعر، زبان فارسی و موسیقی ایرانی خدمت ارزشمندی ارائه کرده است.

وی اضافه کرد: برخی به اشتباه مدعی هستند که اشعار ابتهاج در معنا محافظه‌کار است؛ به نظر من در فرم ابتهاج محافظه‌کار بود اما در معنا هیچ‌گاه اینطور نبوده است.

این شاعر با بیان اینکه هوشنگ ابتهاج در معنا با تحولات اجتماعی همراه و هم‌ساز بود، تأکید کرد: اشعار ابتهاج رنگ و بوی اجتماعی دارد و تحولات جامعه، دردها، شکست و پیروزی‌های مردم را انعکاس داده و از نگاه عاشقانه خاص و لطیفی برخوردار است.

وی اظهار کرد: همچنین این شاعر شعرهایی با بیان پخته درباره شهدا و رویدادهای مربوط به زمانه سروده است، همانطور که در مثنوی پر معنا و مفهومی بیان کرده است: عشق شادی‌ست، عشق آزادی‌ست/ عشق آغاز آدمی‌زادی‌ست/ عشق آتش به‌سینه داشتن است/ دم همت بر او گماشتن است/ عشق شوری زخود فزاینده‌ست/ زایش کهکشان زاینده‌ست/ تپش نبض باغ در دانه‌ست/ در شب پیله رقص پروانه‌ست/ جنبشی در نهفت پردهٔ جان/ در بن جان زندگی پنهان.

حضرتی در پایان گفت: ابتهاج در مقطعی مورد بی‌مهری بسیار قرار گرفت که دوران شکوفایی زبان او بود و باید متأسف باشیم که از اشعار مهمی که می‌شد آن زمان در سینه ابتهاج پدید آید، محروم شدیم.

انتهای پیام

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا