متصل شدن به حلقههای تولید موسیقی از طریق کارگاه ترانه طعمه است
کا 118/خراسان رضوی مسئول نشست عصر شعر و ترانه گفت: به اعتقاد من تعبیر متصل شدن به حلقههای تولید موسیقی از طریق کارگاههای ترانه بیشتر یک طعمه است.
عبدالجبار کاکایی در گفتوگو با کا 118 درباره وضعیت این روزهای موسیقی و ترانه اظهار کرد: تقریبا میتوان گفت که نظریه غالب طرفداران هنر موسیقی، نه موسیقی به عنوان سرگرمی و تفریح این است که موسیقی در سالهای اخیر از حیث معناگرایی، محتوایی و به تعبیر دیگر فایدهگرایی کلام فرایند تدریجی رو به نزولی پیدا کرده است. بخشی از آن مبتنی بر شرایط روز و اتفاقاتی است که در توسعه وسایل شنیداری اتفاق میافتد و بخشی از آن پایین آمدن سن شنوندگان موسیقی است که همه اینها روی اصول زیبایی موسیقی اثر میگذارد.
وی با بیان اینکه طبیعتا معناگرایی و محتواگرایی که لازمه آن نوعی بلوغ فکری است، در چنین شرایطی به حاشیه میرود، افزود: موسسات فرهنگی و هنری نیز به جهت اینکه گردش اقتصادی مفیدی داشته باشند، طبیعتا از انتشار آلبوم به اجرای کنسرت روی آوردهاند. کسانی که در کنسرتها نیز به عنوان مشتریان موسیقی حضور پیدا میکنند، غالبا برای سرگرمی، تفریح و لذت میآیند و کمتر کسی پیدا میشود که برای تامل در اثر هنری که قصد آن انتقال میراث فرهنگی و انتقال مفاهیم ارزشمند است در کنسرت حضور پیدا کند. به همین جهت موسیقی از جهت کلام افت کرده است و گاهی تصور میکنم به دوران خنیاگری، پیش از تولد موسیقی بازگشتهایم.
موسیقی به سمت خنیاگری پیشین حرکت کرده است
کاکایی بیان کرد: در قدیم به غیر از موسیقی درباری که به نوعی منتقلکننده بخشهایی از مسائل فرهنگی ما بود، موسیقی و کلام عامه معمولا در سطح نازلی قرار داشت و بیشتر به زیست اجتماعی آنها کمک میکرد. در آن دوران موسیقی کمکی برای سور، عزا و اجتماعات دورهمی بود و کلام هم بدون اینکه انسجام و تناسب داشته باشد، غالبا درخدمت موسیقی بود.
این شاعر و ترانهسرا ادامه داد: در سالهای اخیر، به ویژه عصر مشروطه به واسطه رسانه قرار گرفتن موسیقی وضعیت مطلوبی پیدا کرد و در ترانه نوین شانه به شانه شعر معاصر ایران پیش آمد، اما به سبب اتفاقاتی که در حوزه الکترونیک و مولتی مدیا رخ داده، دوباره موسیقی به سمت خنیاگری پیشین حرکت کرده است. به نظر میآید مشتریان موسیقی به دنبال شنیدن ریتم و صدای انسانی در کنار موسیقی هستند و به جملهای از یک ترانه و تصنیف اکتفا میکنند.
موسسات تولید موسیقی از خواننده تکنیک آواز نمیخواهند
وی با اشاره به کیفیت صداهایی که عرضه میشود، عنوان کرد: صداها اصطلاحا اسپاسمی، قلیانی یا پای منقلی شده است و لحنها بیشتر خود را نشان میدهد تا تکنیک آواز. حتی وقتی خوانندهای سعی میکند به یک موسسه هنری وصل شود، از او تکنیک موسیقی و آواز نمیخواهند بلکه میخواهند یک لحن تازه تولید کند. بنابراین هم در حوزه تکنیک صدا و موسیقی و هم در حوزه شعر و کلام وضعیت مطلوبی وجود ندارد. به خصوص که موسسات دولتی که صاحب امکانات و بودجه هستند، از آن دسته از موسیقی که منتقلکننده میراث فرهنگی است حمایت جدی به عمل نمیآورند یا حداقل برنامهریزی برای آن ندارند.
کاکایی تصریح کرد: آنچه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای مشابه در خصوص رفتار با موسیقی شاهد هستیم، بیشتر نظارت برای ایجاد امنیت فرهنگی است تا انتقال میراث هنر و تلاش برای ترویج هنر موسیقی. چنین تلاش هدفمند و سودآوری در حوزه موسیقی طرف تردید و شک و شبهه است.
این شاعر و ترانهسرا با اشاره به اینکه اینگونه برخوردها در تاریخ سابقه داشته است، گفت: به عنوان مثال سعدی میگوید: شنیدم که در بزم ترکان مست/مریدی دف و چنگ مطرب شکست. لذا دلسوزی برای انتقال هنر موسیقی وجود نداشته اما نظارت با جدیت دنبال میشود. در حوزه کلام نیز وضعیت به همین صورت است و بر کلام موسیقی بیشتر ممیزی و نظارت میشود. صلاحیت ذوق عامه هم طرف توجه نیست؛ چراکه اعتمادی به صلاحیت ذوق عامه وجود ندارد. چون در سنین پایین نیز آموزش داده نمیشود، امکان انحراف ذائقه عمومی نیز وجود ندارد.
کارگاههای ترانه بیشتر وجهه اقتصادی دارد تا خروجی
وی در رابطه با برگزاری کارگاههای ترانه با هدف ایجاد ارتباط هنرجویان با چرخه تولید موسیقی اظهار کرد: به اعتقاد من تعبیر متصل شدن به حلقههای تولید موسیقی بیشتر یک طعمه است و وجهه اقتصادی دارد؛ چراکه همه میدانند که وصل شدن به حلقههای تولید موسیقی در روزگار ما در اتاقهای مشاوره مدیریت موسسههای فرهنگی و هنری صورت میگیرد و هیچ ارتباطی به کلاسها و کارگاهها ندارد.
کاکایی خاطرنشان کرد: بنابراین احتمال اینکه یک نفر که در کارگاهها بهترین روشها و تکنیکها را یاد گرفته به گروههای تولید موسیقی بپیوندند خیلی کم است. به ویژه که امروز سانگرایترها و کسانی که ساز میزنند و خودشان کلمه بر ملودی سوار میکنند، تنها کسی را به عنوان نقش مکمل میخواهند؛ یعنی کسی را میخواهند که در کنار آنها قرار گیرد و کلمات درهم و پریشان آنها را سامان دهد تا از حلقه ممیزی وزارت ارشاد که چند شاعر آنجا نظارت میکنند عبور کند. بنابراین تصور میکنم امکان پیوستن ترانهسرایی که اصول و مبانی ترانه را در کارگاهها آموزش میبیند نیز به گروههای تولید موسیقی وجود ندارد.
این شاعر و ترانهسرا با اشاره به اینکه معمولا ترانهسرایان جوان در صفحات مجازی و تماسها سوال میکنند که چگونه باید برای رساندن ترانه خود به خوانندهها دسترسی پیدا کنند، عنوان کرد: باید گفت در دورانی که تک آهنگها به جای آلبوم منتشر میشوند، معمولا خواننده برای تولید موسیقی تصمیمگیرنده نیست، بلکه غالبا موسسات هنری تصمیم میگیرند. بنابراین به ندرت خوانندههایی را میشناسم که خودشان نسبت به ارتباط با یک ترانهسرا از طریق مطالعه آثار یا حضور در مجامع ادبی اقدام میکنند. توصیهای که میتوانم به ترانهسرایان جوان کنم این است که در جریان بازار موسیقی قرار بگیرند و تلاش خود را معطوف به گذاشتن کلام روی ملودی کنند، چراکه دوره چهارپاره سرایی و محاوره سرایی تقریبا در حال به حاشیه رفتن است و این روزها ریتم و ملودی حرف اول را میزند.
بانک ملودی در صداوسیما تاسیس شود
وی با بیان اینکه پیشنهادی به شورای موسیقی صداوسیما مبنی بر تاسیس بانک ملودی دادم، گفت: همچنین توصیه میکنم که مدیران موسسات فرهنگی چنین کاری انجام دهند و با دعوت تعدادی ترانهسرا، ملودیهای خوب دریافت کنند. اگر این اتفاق در صداوسیما رخ دهد اتفاق خوبی است، چراکه آنچه در سالهای گذشته در تولیدات صداوسیما دیدم به این صورت بود که به مجموعه شعرها مراجعه میکردند و از شاعران معاصر، به ویژه غزلسرایان آثار مدنظر را انتخاب میکردند و در اختیار اهنگسازان قرار میدادند.
کاکایی اضافه کرد: چون آن شعرها روی یک وزن متحد بود، آهنگها شبیه به یکدیگر میشد و به تدریج به حاشیه میرفت و بیمصرف میشد، اما اینکه ترانه توامان با ملودی تولید شد به نظر میرسد که وضعیت موسیقی را بهبود بخشد.
این شاعر و ترانهسرا با اشاره به اینکه ترانهسرایانی که به سمت چاپ کتاب میروند به شعر محاوره گرایش دارند، تصریح کرد: این وضعیت در روزگار ما رو به رشد است و خودم نیز در این هوا حرکت کردم. شعر در زبان گفتار عواطف و احساسات عریانتری دارد؛ چراکه ما با زبان گفتار زندگی میکنیم نه زبان نوشتار. به هرحال گسترش شعرهای محاوره کمکی به حوزه فرهنگ بود و ایرادی بر چاپ اشعار محاوره نیست.
انتهای پیام