چرا نباید چراغهای کانون پرورش فکری کودکان خاموش شود؟
کا 118/خراسان رضوی همه از کانون خاطره دارند، حتی مادربزرگها کتابهای کانون را برای نوههای خود خواندهاند و فیلمهای آن را دیدهاند. اینجا خانه امید بچههاست و باید خانه امید آنها و مربیانی که به عشق بچهها چراغهای اینجا را روشن نگه داشتهاند باقی بماند.
کانون برای اعضای آن همچون پرندهای است که فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده اما همچنان زنده مانده و حالا میخواهند بالهایش را از آن بگیرند.
ماجرا از یک خبر شروع شد. زمانی که پایگاه اطلاع رسانی دولت اعلام کرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف کاهش زیاندهی شرکت دولتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تأمین بخشی از هزینهها، خواستار صدور مجوز برای واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانههای عمومی کشور شده است.
این خبر فریاد تعداد بسیاری از اهالی فرهنگ و مربیان کانون را درآورد، در فضای مجازی از نویسندگان و شاعران بگیرید تا هرکسی که خود را دلسوز فرهنگ و پرورش میدانست فریادی میکشید و نسبت به عواقب چنین تصمیمی هشدار میداد. تا جایی که یکی از مربیان کانون میگفت در نخستین روزهایی که این خبر منتشر شده بود تعداد بسیاری از خانوادههایی که فرزندانشان پای ثابت کانون و فعالیتهای آن بودند با نگرانی به ما میگفتند یعنی قرار است چه اتفاقی بیفتد، دیگر بچههای ما نمیتوانند به اینجا بیایند؟
کانونیها از اینکه آنها را “زیانده” معرفی کرده بودند دلگیرند و میگویند استفاده از چنین عبارتی اندوه زیادی بر دل ما به جای گذاشت و خستگی را که به عشق بچهها مدام آن را انکار میکردیم بر دوشهایمان سوار کرد. مگر در کشور چه بسترهای دیگری همچون کانون داریم که اینگونه تمام قد به بچهها خدمت کند؟ مگر ما از طریق تعلیم به بچهها و شکوفایی استعدادهای آنها قرار است درآمدزایی کنیم؟
مربیان و فعالان کانون میگویند مشخص است کسانی که پیشنهاد واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانههای عمومی را ارائه کردهاند تنها به فعالیتهای مرتبط با کتاب و کتابخوانی کانون توجه داشتهاند و کار کارشناسی دقیق و مطالعهشدهای در این رابطه صورت ندادهاند؛ چراکه نیروهایی که در مراکز کانون مشغول به کارند تنها کتابدار نیستند بلکه مربیان فرهنگی، هنری، ادبی و… هستند که فعالیتهای متنوعی برای بچهها انجام میدهند.
اما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مگر چگونه جایی است که حالا انتشار چنین خبری تا این اندازه نگرانیها را درخصوص سرنوشت کانون و فعالیت کودکانی که آنجا آشیانه آنها محسوب میشده افزایش داده است؟
فرزندم در کانون بر ترسهایش غلبه کرد
در همین رابطه مطهره طحان، مادر یکی از کودکانی که فرزندش به صورت مرتب به یکی از مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مشهد میرود، در گفتوگو با کا 118 با اشاره به نیاز فرزندش نسبت به حضور در چنین محیطهایی میگوید: وجود کانون به عنوان یک محیط امن، جذاب و دوستداشتنی که دارای فضایی آرام و مربیانی ورزیده و ماهر که تخصص بسیار بالایی در جذب کودکان و نوجوانان به ادبیات و فرهنگ ایران زمین دارند، برای کودکان لازم است. از نظر من مراکز کانون در کشور یک پل بسیار محکم برای ایجاد ارتباط میان کودک، ادبیات و کتابخوانی هستند.
وی در خصوص تاثیر کانون بر رشد شخصیتی و فکری کودکان و نوجوانان ادامه میدهد: دختر من در این محیط بسیار آموخت و با اجرای شعر، داستان و نمایش خلاق بر ترسهایش غلبه کرد. احساس دخترم را زمانی که برای اولین بار او را به کانون بردم و ثبتنامش کردم، هرگز فراموش نخواهم کرد. او زمانی که توانست از کتابهای مرکز استفاده کند، احساس بزرگی کرد. فرزندم توانست در آنجا مهارت کتابخوانی و قصهگویی خود را تقویت کند.
این مادر خاطرنشان میکند: کانون فقط یک کتابخانه نیست. بلکه یک فضای غنی است که ارتباط صمیمی و عمیق بین بچهها و مربی برقرار میکند. ارتباطی که به واسطه کتاب، کتابخوانی و ادبیات صورت میگیرد. در آنجا بچهها فقط یک اسم و فامیل نیستند بلکه یک هویت و شخصیتاند. در آنجا مربیهای کاربلد کانون تاثیر عمیقی بر ارتباط کودک و کتابخوانی میگذارند. هیچگاه در هیچ محیطی مانند کانون آن حس عمیق ارتباط میان بچهها و مربیان را مشاهده نکردهام.
طحان تصریح میکند: اینکه گهگاهی میدیدم زمانی که بچهها وسط آن همه کتاب، آزادانه میرفتند کتابها را بر میداشتند، میخواندند و از کارگاههای مختلف کانون استفاده میکردند، واقعا لذتبخش بود. بچهها دور هم مینشستند و با حضور مربی از کتابها حرف میزدند و نظراتشان را میگفتند.
وی میافزاید: شمایل خاص کانون باعث شد فرزند من احساس هویت، شخصیت، علاقه بسیار به کتاب و کتابخوانی، غلبه بر ترسها و وسواسها در اجرای نمایشهای خلاق، شعر خوانی و همچنین علاقه به ادبیات کهن پیدا کند.
این مادر در مورد کتابهای کانون تاکید میکند: کتابهای کانون در کنار مربیان کاربلد، فقط کاغذ نیستند. آنها روح و جان میگیرند و تبدیل به نمایش میشوند. قصههایی که در جان و دل کودک نفوذ میکنند، باعث پرورش روح و فکر بچهها میشود.
اگر چراغ کانون خاموش شود باید برای بچهها افسوس خورد
منیره هاشمی، یک شاعر کودک و نوجوان نیز در گفتوگو با کا 118 در همین رابطه اظهار میکند: کانون تنها نهاد موثر، دلسوز، خلاق، با تجربه و دارای نیروهای متعهد انسانی است که در حال حاضر برای بچهها کار میکند و تمام فعالیتهای این مجموعه به صورت تخصصی است.
وی میافزاید: اگر همین چراغ روشن را با تصمیمات غیر کارشناسانه و غیر مسئولانه خاموش کنیم، باید به حال کودکانی که در اینجا هستند افسوس خورد. به این دلیل که نهاد دیگری به این شکل وجود ندارد. آموزش و پروش فعالیتهای خود را دارد و به صورت تخصصی برای اوقات فراغت کودکان اقدام شاخصی انجام نمیدهد. وظیفه نهاد کتابخانهها، کتابداری است اما در کانون ما مربی فرهنگی هستیم و کتاب یک شاخه از کار ما است.
این شاعر کودک میگوید: من ۲۲ سال سابقه کار دارم و نویسنده و شاعر کتابهای کانونی و مربی کتابخانه هستم. بعد از اعلام تصمیم دولت مبنی بر واگذاری کتابخانههای کانون به نهاد کتابخانههای عمومی و بروز مخالفتهایی که در پی اعلام این تصمیم ایجاد شد، خانوادهها هر روز به کانون میآیند و ابراز نگرانی میکنند، همچنین بچهها دائم از ما میپرسند که چه اتفاقی افتاده است.
مگر قرار است با تعلیم و تربیت بچهها درآمدزایی کنیم؟
وی ابراز عقیده میکند: مگر ما از طریق تعلیم به بچهها و شکوفایی استعدادهای آنها قرار است درآمدزایی کنیم؟ مگر کار کانون از ابتدای آغاز به کار آن درآمدزایی بوده است؟ کجای دنیا برای آموزش به بچههایشان درآمدزایی میکنند؟ ما یک موسسه خصوصی که از آن انتفاع حاصل شود، نیستیم. ما از ابتدا یک موسسهای بودیم که همه چیز را در اختیار بچهها با کمترین هزینه قرار میدادیم.
هاشمی با اشاره به اینکه دولت نباید از هر جای کشور که بودجه کم میآورد دست بر روی فرهنگ و شکوفایی سرمایههای انسانی بگذارد، بیان میکند: اینکه برای سوددهی دستمان را روی فرهنگ و ذوق و شوق بچهها بگذاریم تصمیم عاقلانهای نیست.
وی یادآور میشود: همین امروز یکی از مادران بسیار نگران بود و میگفت من تازه کانون را پیدا کردهام و بسیار از شنیدن این خبر ناراحت بود. من گمان میکنم اگر ما به بخش فرهنگ جامعهمان نگاه مهربانانهتری داشتهباشیم، با این پتانسیل نیروی انسانی و تولید کتابهای فاخری که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارد اقدامات درخور توجهی میتوان انجام داد.
این شاعر کودک با تاکید بر اینکه ما نگاهمان را باید به مقوله فرهنگ و ادب مهربانانهتر کنیم، ابراز عقیده میکند: مسئولان باید دید بهتری نسبت به کانون داشته باشند. کانون خانه مادربزرگهای ما بوده و باید برای بچههای آینده نیز باقی بماند. ما در دنیا الگوی کتابخانههای کودک هستیم و حیف است که به همین راحتی این فضا و امکانات را از کودکان خود بگیریم. بچهها چراغ کانون هستند و امیدوارم مسئولان بگذارند کانون کار خود را انجام دهد.
فعالیتهای کانون با کتابخانههای عمومی همکفو و همراستا نیست
عاطفه رنگآمیز، یکی از مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مشهد نیز در گفتوگو با کا 118 با اشاره به اینکه در ذهن برخی از متولیان فرهنگی تعریف صحیحی از کانون و جنس فعالیتهای آن وجود ندارد و گاهی اوقات در این سالها معرفی غلطی نیز از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صورت گرفته است، اظهار میکند: به دلیل همین مساله است که ما اکنون در چنین شرایطی به سر میبریم. فعالیتهای کانون با فعالیتهای کتابخانههای عمومی در یک راستا، هم سطح و همکفو نیستند.
وی در خصوص تصمیم دولت مبنی بر واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کتابخانههای عمومی گفت: کتابخانه و یا به عبارتی بحث امانت کتاب بخشی از فعالیت کانون است و همه آن نیست. کانون، کتابخانه تخصصی کودکان و نوجوانان را دارد که در آن فعالیتهای فرهنگی، هنری و ادبی متنوعی انجام میشود. بنابراین وقتی قرار باشد که چنین اتفاقی رخ دهد، ما بخش مهمی از این فعالیتهای خود را به تدریج از دست خواهیم داد و نیروی انسانی و همکاران متخصص ما در سراسر کشور با معضل بزرگی روبهرو میشوند؛ چراکه مسیر فعالیتشان از خط و جهت روشنی که داشت، به یک سمت و سویی خواهد رفت که معلوم نیست کجا باشد و چگونه میخواهد ساماندهی شود.
عنوان “زیانده بودن کانون” خستگی زیادی بردوش ما گذاشت
این مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خاطرنشان میکند: عنوان “زیانده بودن کانون” خستگی و اندوه بسیاری را بر دوش همکاران من در سراسر کشور به جا گذاشته است. ما باید اساسنامههای کانون را مرور کنیم. آیا تصمیمگیرندگان فراموش کردهاند که کار کانون در کنار بحث امانت دادن کتاب یک فعالیت فرهنگی، هنری و ادبی است؟
رنگآمیز میافزاید: قرار بر این نیست که یک مجموعه فرهنگی سودآوری مالی چشمگیر و هنگفتی را برای دولت داشته باشد. چه بسا دولت به مجموعهای که زیرساختی به این نیرومندی دارد باید کمک میکرد. کدام نهاد وجود دارد که کاملا در اختیار کودکان و نوجوانان باشد؟ کانون پرسنلی متخصص دارد و در سراسر کشور برای بچهها خانه امیدی است. چه بسترهای دیگری در کشور وجود دارد که تمام قد، اینگونه به بچهها خدمت کند؟
وی ابراز عقیده میکند: باید برای کانون تصمیمهای بهتری گرفتهشود. باید برنامهریزی کرد و از اعتبار و هزینههایی که برای ارگانهایی که هزینههای سرسامآور و خروجیهای کمتری دارند، کاسته شود و اعتبارات کانون افزایش پیدا کند. ما به جای اینکه بخواهیم تصمیمی بگیریم که پیامدهای بسیار ناگوارتری در آینده خواهد داشت، باید دستگیری کنیم.
کانون از دوران طلایی خود فاصله گرفته است؟
این مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درخصوص برخی اظهارنظرها مبنی بر اینکه کانون از دوران طلایی خود فاصله گرفته است، میگوید: من به عنوان کسی که مهمترین سالهای جوانیام را در کانون و در کنار بچهها سپری کردهام معتقدم که هر مجموعهای در طول سالهای متمادی فعالیتش رشد و آسیبهایی داشته است. دوره طلایی در کانون را نمیتوان فقط دوره حضور برخی از نامهای بزرگ هنری، ادبی و سینمایی در کانون دانست.
رنگآمیز یادآور میشود: مشاهده کردهام که برخی فعالان فرهنگی در صفحات مجازیشان نوشته بودند دیگر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان امثال کیارستمیها نیامدهاند. قرار نیست انتظار داشتهباشیم کانون مدام افرادی مانند عباس کیارستمی پرورش دهد. ما نمیتوانیم بچههایی که اکنون داریم را انکار کنیم. کودکانی که افتخارات بینالمللی برای کانون در حوزه نقاشی و هنرهای تجسمی آوردهاند. نمیتوانیم مدعی شویم چون روزی در ادبیات کلاسیکمان شاعری مانند حافظ را داشتهایم و حالا چون سایر شاعران ما به پای حافظ نمیرسند، پس باید شعر را در کشور تعطیل کنیم.
وی خاطرنشان میکند: من میتوانم با صراحت بگویم که ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیش از هر ارگان دیگری صادقانه و با شرافت کار میکنیم و دغدغه آینده بچههای این سرزمین را داریم. این بچهها مدیران، تصمیمگیرندگان، معلمان، هنرمندان، نویسندگان و شاعران آینده ما هستند. اگر با ما همراهی و همدلی صورت گیرد، روحیهمان تضعیف نشود و دچار بحرانهای درون سازمانی و برون سازمانی نشویم میتوانیم هر روزی که در کانون هستیم را به روزهای طلایی آن تبدیل کنیم.
افول کانون متوجه برخی مدیرانی است که شناخت کافی از کانون نداشتند
این مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بیان اینکه اگر کانون در فعالیتهایش دچار افول هم شده باشد از نظر من تا حدودی متوجه مدیرانی است که به آن وارد شدهاند، ادامه میدهد: آنها مدیرانی هستند که شناخت کافی از مجموعه نداشتهاند و کاملا بیربط با مجموعه بوده و همچنین با تصمیمگیریها و سیاستگذاریهایشان باعث شدند که در دورانهای مختلف، کانون از خط مشی اصلی خود به حاشیه رانده شود.
رنگآمیز میافزاید: مساله بعدی این است که حقوق و درآمد پرسنل در کانون نسبت به موسسههای مشابه کمتر است. متاسفانه در سالهای اخیر نیروهایی به صورت پاره وقت به مجموعه اضافه شدهاند که حاضر بودند با این حقوق کم ادامه فعالیت دهند و این نارضایتی از حقوق ناکافی و عدم امنیت شغلی به دلیل قراردادهایی است که هر آن امکان دارد فسخ شود. بنابر همین مقداری بی انگیزگی میان همکاران ما مخصوصا همکاران جدید الورود ایجاد شد این مسائل خواه ناخواه بدنه را ضعیف میکند، بدنهای که هر روز به تزریق نشاط و شادابی نیاز دارد.
وی با اشاره به اینکه بالاخره این مساله قابل انکار نیست که وقتی یک مربی نتواند ذهنی آرام داشته باشد و دغدغه مالی او را به خود مشغول کند، نمیتواند از همه خلاقیت فکریاش استفاده کند، تاکید میکند: باید با حضور شخصیتهای برجسته در حوزه ادبیات، فرهنگ و همچنین هنرمندان و نویسندگان که حوزه کاری آنها به شکل تخصصی کودک و نوجوان است اتاقهای فکری تشکیل شود و با همفکری آنها بنیادی پیریزی شود تا کانون روز به روز رشد کند و به بالندگی برسد.
اگرچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند روز پس از انتشار خبر ادغام کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نهاد کتابخانههای عمومی کشور، با صدور بیانیهای این خبر را تکذیب کرد، اما حتی صرفا طرح چنین موضوعی و استفاده از عباراتی همچون “زیانده بودن” اهالی فرهنگ و مربیان کانون را حسابی آزرده خاطر کرده است.
نباید فراموش کرد که کانون پرورش فکری با بیش از نیمقرن فعالیت مستمر، تاثیر بسیاری در توسعه فرهنگی کشور داشته است. این نهاد در دنیا شناخته شده و محبوبیت بینالمللی دارد. بسیاری از چهرههای هنری، استادان دانشگاه، مدیران و مسئولان در کودکی و نوجوانی عضو مراکز فرهنگی هنری یا همان کتابخانههای کانون بودهاند. ضمن اینکه فعالیتهای کتابخانهای کانون به سایر فعالیتهای آن پیوند خورده و از فعالیت انتشارات، سینمایی، تئاتر، تولید بازیهای فکری و بخش نقاشی و هنرهای تجسمی تغذیه میشوند. بنابراین میتوان ادعا کرد کانون نقش پررنگی در کشف استعدادهای هنری، علمی و پرورش کودکان و نوجوانان و پر کردن اوقات فراغت آنها دارد.
انتهای پیام